سروشاسروشا، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 11 روز سن داره

براي فرزند دلبندم

بدون عنوان

1393/11/11 9:45
نویسنده : ليلا
170 بازدید
اشتراک گذاری

چند روزي بود كه بازيهاي آسيايي رو داشتيم  . خونه مامان اينا جو تماشاي مسابقات ورزشي داغه . دور هم نگاه ميكرديم . مسابقات رزمي و كشتي كه بود سروشا طرفدار كسي ميشد كه لباس آبي به تن داره  و ميگفت بابا اميم . بعد هم تشويق ميكرد. اكثرا هم چيزايي كه مي ميگفتيم رو هم به كار ميبرد : بزن . زود باش و ...

 

از جلوي زمين فوتبال كه رد ميشيم ميگه : من لباس آبي بپوشم برم توپ بازي

به احتمال زياد بچم استقلالي ميشه بدون هيچ نوع جهت دهي

 

عزيز دلم خيلي احساساتيه . تا منو ناراحت يا يه كم دمق  ميبينه مياد صورتمو تو دستاي ناز كوچولوش ميگيره ، تو چشام با نگاهي مهربون خيره ميشه  و ميگه  خوبي ؟ ناراحت نباااش . بعد هم كه ازم لبخند ميگيره با خوشحالي ميگه : حالت خوبه ؟ ميگم آره مامان .  بعد دستاي مهربونش رو از رو صورتم برميداره .

مامان اون دستارو اون چشمارو و اون لبهاي مهربونو هزار بار بوسه ميزنم .

 

14/07/93

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)