Frozen
اينكه سروشا علاقه داره نقش كاركتراي كارتونايي رو كه ميبينه بازي كنه مطلب جديدي نيست .
اين روزا هم مشغول نقش السا ، ملكه برفيه . از اونجايي كه السا يه خواهر داره كه همه جا حضور داره و نقشش پر رنگ هم هست لذا بنده مامان سروشا بايد هم بازي دخترك بشم و نقش آنا رو بازي كنم .
من سروشا يا همون السا رو بيدار ميكنم تا آدم برفي درست كنيم بعد هم بدوبدو ميريم برف بازي . سروشا با حركات دستش (فدات شم) ستاره هاي برفي درست ميكنه منم بايد بگم واي چه ستاره هاي قشنگي ( بايد كه ميگم يعني بايد تمام حركات و ديالوگا رو صحيح به جا بيارم). سروشا برام تپه هاي برفي درست ميكنه و من يكي يكي ميپرم روشون ( نبايد اداي پريدن در بيارم بايد پاهام از زمين جدا بشه ) و در اخر بيفتم زمين كه بدليل بارداري ميفتم رو مبل . در قسمت خوشمزه فيلم سروشا دستش رو ميكشه رو صورتم و صدام ميزنه آنا اوه آنا و بعد ناراحتي ميكنه (تو اين قسمت با دستاي نرم و كوچولوي سروشا انرژي ميگيرم براي نقش آفريني ! بهتر) . عليرغم ميل من كه دوست دارم اينجاش كش دار باشه سريع بايد خوب بشم تا بريم براي سكانس بعد .
تو سكانس بعد من هي ميرم پشت اتاق السا و شعر ميخونم . اينجاها ديگه من دراوردي شعر ميخونم .
بعد قسمت ميهمانيه كه همون صحنه ها و همون ديالوگا مث اووووم بوي شكلاااات و بعدش خنده و ...
اخرش هم بحث سروشا ببخشيد السا و آنا ؛ جديتي كه سروشا تو اين قسمت نشون ميده خيلي باحاله. ديگه از زور خنديدن و نخنديدن اينجاها نفسم بند مياد بخصوص اونجاش كه دستش رو پرت ميكنه عقب و چهرش رو درهم ميكشه و ميگه كافيييه . با اون قد كوچولو
بعد هم ميدوه و ميره و من بايد دور خونه هي دنبالش بدوم و بگم السا نرو اللللسا السا .
قسمت قصر يخي و ديالوگاش رو هم داريم كه من سعي ميكنم خيلي خلاصه بشه .
ودر قسمت پاياني آنا مياد و جون السا رو نجات ميده كه اينجا سروشا مياد و نقش آنا رو ايفا ميكنه ! . اينجا جاييه كه چشام گشاد ميشه از حركت سروشا و ميييييميرم از خنده . سريع مياد جلوم يه دستش بالا يه دستش پايين و با تني كشيده ( نهايت استفاده رو اينجا از كلاس باله ميبره ) سرش رو هم بالا ميگيره و عين يخ زده ها ميايسته ،منم بغلش ميكنم و گريه و گريه و از اينكه اين صحنه رو اينقدر كش ميده و از ديدن قيافش كلي ميخندم تا درنهايت رضايت ميده يخش آب بشه و همديگه رو بغل ميكنيم . اينطوري فيلممون تموم ميشه . نهههه تموم نميشه چون بلافاصله شروع ميشه و تكرار و تكرار و تكرار
و من نبايد كم بيارم به اميد روزي كه اين بازي از سرش بيفته و تو اين فاصله هم كلي لذت ببره