خريد
مامانی دو هفته پیش با بابا و مامانی رفتیم برات خرید کنیم (٣١ شهریور ). که خبر دادن مادرجون حالش خوب نیست و ما سریع برگشتیم . این شد که سیسمونی رو نگرفتیم .
مادرجون فوت کرد و از پیش ما رفت . روحش شاد .شاید تو اون مدت که مامان گریه کرد و ناراحت بود ، تو اذیت شده باشی . الهی قربونت برم .
عزیز دلم دیروز رفتم و برات طلا خریدم . خیلی خوشگلن . میدونم خوشت میاد .
زنجیر و آویز
اینم پلاک دختر نازم
مبارکت باشه نفسم
راستی با تکونایی که میخوری مامان خیلی کیف میکنه بابایی هم کلی بوس بوسیت میکنه .
فهمیدم که خیلی باهوشی . دوست داری حرکتای جدید انجام بدی . وقتی مامان رو شکم برات ضرب میگیره تو هم بازی میکنی و با ضربه هایی که میزنی ضرب میگیری فدات بشم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی