سروشاسروشا، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 15 روز سن داره

براي فرزند دلبندم

ليلا

1390/9/8 10:39
نویسنده : ليلا
601 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دلم .  عسلم . عاشق دست و پا و بدن خوشگلتم که باهاشون با مامان بابا حرف میزنی . نفس من . خوشگل بابا . از داشتنت روی زمین نیستم تو آسمونا زندگی میکنم .

میدونم که خاصصصی . میدونم که با همه فرق داری . تو باهوشی فوق العاده ای . مهربونی .

فهمیدی دارم باهات حرف میزنم و برات مینویسم ؟ کلی داری تو شکم مامان ورجه وورجه میکنی ، دلبندم .

خیلی وقته که بهت افتخار میکنم .

دوسسسسسسسست دارم عزیزم .

مام

 

مامانی از جشن سیسمونیت خوشت اومد ؟. مهمونا که اومدن و دور هم جمع بودیم خوشحال بودی و کلي تو شکم مامان رقصیدی . تو اون دو روزی که مامان سرگرم تدارک مهمونی بود کلللی خامه ( خامه ای که برای تزئین کیک درست کردم ) خوردی . نووووش جونت .

اتاقت تکمیل شده . امیدوارم دوسش داشته باشی و توش لذت ببری .

مشتاقم که متولد بشی و روی ماهتو ببینم . بوی بدن ماهتو استنشاق کنم . بوسه به تمام بدنت بزنم . يه عاااالمه نگات کنم . با اینحال از اینکه تو دل منی خیلی راضیم . همه جا عزیزم رو با خودم دارم . برات جای امنیه . و هر وقت دلم بخواد تو رو حس میکنم . تو هر زمانی تو هر سنی و هر کجا که باشی دل من به تو بنده . دوست دارم برای همییییشه .

 

خوشحالم که زنم . به زن بودنم میبالم . مردی دوست داشتنی منو دوست داره و برای من زندگی میکنه . موجودی زیبا و بهترین از طرف خدا به من هدیه شده که در وجودم رشد میکنه .

عاشق بودم و حالا لطیف هم شدم . فعال بودم و حالا قوی هم شدم و اینا همه به لطف داشتن فرزند دلبندمه .

 

من عاشق بزرگی خدا و خانواده زیبام هستم .

 

ل                                 خ 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)