ليلا
عزیز دلم . عسلم . عاشق دست و پا و بدن خوشگلتم که باهاشون با مامان بابا حرف میزنی . نفس من . خوشگل بابا . از داشتنت روی زمین نیستم تو آسمونا زندگی میکنم .
میدونم که خاصصصی . میدونم که با همه فرق داری . تو باهوشی فوق العاده ای . مهربونی .
فهمیدی دارم باهات حرف میزنم و برات مینویسم ؟ کلی داری تو شکم مامان ورجه وورجه میکنی ، دلبندم .
خیلی وقته که بهت افتخار میکنم .
دوسسسسسسسست دارم عزیزم .
مامانی از جشن سیسمونیت خوشت اومد ؟. مهمونا که اومدن و دور هم جمع بودیم خوشحال بودی و کلي تو شکم مامان رقصیدی . تو اون دو روزی که مامان سرگرم تدارک مهمونی بود کلللی خامه ( خامه ای که برای تزئین کیک درست کردم ) خوردی . نووووش جونت .
اتاقت تکمیل شده . امیدوارم دوسش داشته باشی و توش لذت ببری .
مشتاقم که متولد بشی و روی ماهتو ببینم . بوی بدن ماهتو استنشاق کنم . بوسه به تمام بدنت بزنم . يه عاااالمه نگات کنم . با اینحال از اینکه تو دل منی خیلی راضیم . همه جا عزیزم رو با خودم دارم . برات جای امنیه . و هر وقت دلم بخواد تو رو حس میکنم . تو هر زمانی تو هر سنی و هر کجا که باشی دل من به تو بنده . دوست دارم برای همییییشه .
خوشحالم که زنم . به زن بودنم میبالم . مردی دوست داشتنی منو دوست داره و برای من زندگی میکنه . موجودی زیبا و بهترین از طرف خدا به من هدیه شده که در وجودم رشد میکنه .
عاشق بودم و حالا لطیف هم شدم . فعال بودم و حالا قوی هم شدم و اینا همه به لطف داشتن فرزند دلبندمه .
من عاشق بزرگی خدا و خانواده زیبام هستم .