بدون عنوان
روز دختر مبارك باشه .
منم دختر دارم . يه خوشگل ناز دار دارم . جيگر مامان دارم . واي من دختر دارم . عزيز دل دارم . خيييلي خوشحالم . با يه دنيا بوسيدن يه دنيا نوازش ازت سير نميشم دخترم . نفسم . قلبم . عمرم . جووونم .
اين روز برام زياد پررنگ نبود چون از وقتي سروشا رو دارم هر روز روز دخترمه . ولي اتفاقا روز قبلش براي خريد رفته بودم تا لباس سروشا رو عوض كنم كلي خريد هم براش كردم و اينطوري هديه ويژه هم دخترم دريافت كرد .
هر چي لباس كه احساس كردم تو فصل سرد سال لازم داره خريدم . تو تا جوراب شلواري يكي ابي نارنجي و يه بنفش . دو تا شلوار چسبون آبي و صورتي . دو تا بادي آستين دار . يه سر همي مخمل . سه تا پيراهن مشكي ، قرمز و بنفش . يه سارافن براي بيرون با زمينه طوسي و گلاي سفيد و آبي كمرنگ . كفش عروسكي مشكي ( بزرگ از آب درومد . ماماني سايز رو اشتباهي بهم گفت ). كلاه گوشي دار كرم . ژاكت بافت جلو دگمه دار صورتي .
فكر ميكردم خونه هيچي لباس براي فصل جديدش نداريم ولي بعد ديدم يه شلوار مخمل قهوه اي با ژاكت كرم ، پيراهن زرد ( خريد ماماني ). كاپشن نارنجي كه به عشق ني ني قبل بارداري خريده بودم . پالتو سفيد مشكي هم كه داره . ديگه ؟
چند روز قبل هم از بنتون براش سه تا بلوز و يه پيراهن منسب پاييز و بهار خريدم .
اين از لباسهاي سروشا كه بنظرم يه كم بيشتر از نياز خريدم . دوباره يه سري لباس دست نخورده ميمونه .
دوشنبه قبل خريد رفتن تو بازار ونك يه دوري زدم ببينم انگشتر براي خودم ميپسندم يا نه كه پيدا نكردم ولي دو تا دستبند براي سروشا خريدم . يه فرشته سفيد و طلايي و يه صفحه گرد با نگيناي سفيد و ابي مدل چشم نظر . بدين ترتيب دخترم براي اولين "روزدختر "عمرش هديه قشنگي از مامانش گرفت .
عزيز دلم دو روزه كه يه " نه نه " ميگه كه نگو . محكم و جدي با حالتي مثلا اعصاب خراب تند تند و پشت سر هم ميگه نه نه نه نه . ديشب باباي بهش شير گاو ميداد . سروشا يه خرده ميخورد و چهار دست و پا راه ميافتاد بعد مينشست باباش رو نگاه ميكرد دوباره بابايي بهش شير ميداد . ديگه وقتي ميل نداشت و همسري خواست بهش بده شروع كرد به نه نه گفتن . عششششقم .يا چند بار دوربين رو از رو مبل كنارتر زدم تا دستش بهش نرسه دو باره با نه نه گفتنش دل مارو برد . خلاصه دختر اروم و ناز من خيلي قشنگ ياد گرفته مخالفتش رو بيان كنه و نشون بده ( عزيز دلم قبل از اين اهل گريه و جيغ براي مخالفت نبود فقط غر ميزد يا از كمر به پشت خودشو خم ميكرد و يه حالت گريه ميگرفت - اداش بود فداش بشم -).
يه راهنماي ميخوام
سروشا چند روزيه كه موقعي كه ميخوايم پوشكش رو عوض كنيم دقيقا وقتي ميخوابونيمش بششششددددت گريه ميكنه . جيگرم اتيش ميگيره . خلاصه نيم ساعت قبل از تعويضش استرس ميگيرم . قبلا بدليل بازيگوشي ميخواست بلند شه و بره ولي سرگرمش ميكردم و عوضش ميكردم ولي الان وضعيت خيلي فرق ميكنه . نميدونم چرا اينجوري شده . حتما يه علتي داره . نميخوام عزيز دلم اذيت بشه . خواهشا اگه كسي ميتونه كمكم كنه راهنمايي كنه . مرسي