سروشاسروشا، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 15 روز سن داره

براي فرزند دلبندم

يكسال و پنج ماهگي

1392/3/18 11:06
نویسنده : ليلا
243 بازدید
اشتراک گذاری

 

    به همسري حسوديم ميشه . گاهي بابا صدا ميشه گاهي بابايي و گاهي اميم . ماچ  قربون اميم گفتنت .

خدا نكنه خودكار ببينه اونوقته كه حتما بايد " خطي " كنه . اونم رو ديوار . اگه جايي خودكار ببينه برميداره و سريع جيم ميشه . آروم ميره كنار ديوار جايي كه جلو چشم ما نباشه و اونوقت شروع ميكنه به نقاشي اونم با اواز " چشم ابو " ( چشم چشم دو ابرو )

 

گول زني شماره 1 :

يه روز تو اتاق ندا بوديم . رو تخت دراز كشيده بوديم و حرف ميزديم . سروشا هم مشغول خطي رو در كمد بود ندا بلند شد با اخم بهش گفت نكن سروشا هم برگشت گفت " بخواب  بخواب " خنده به حالتي كه تو بخواب كاري به اين كارا نداشته باش .

 

گول زني شماره 2 :1

خانوم موقع غذا خوردن رو ميز ميشينه . جمعه هفته پيش مشغول صبحانه خوردن بوديم . داشتم با چاقو دسته مشكيه پنير برش ميزدم كه سروشا ميخواست چاقو رو از من بگيره . به ابراهيم ميگم اون چاقو كنده دست آبيه رو بده بدم سروشا . تا چاقو آبيه رو ميدم دستش با يه افاده اي ميگه تيزه  تيزه و چاقو رو بهم پس ميده . منم با دهن باز كه دختر فهميده اي دارم . نگو همون طور كه دهنم باز بود با يه دست چاقو آبي رو بهم ميده با اون يكي دست چاقو دسته مشكيه رو از من ميگيره . هیپنوتیزم. مامان خيلي زوده منو گول بزني قربونت .


  • فقط بياين ببينين دخمل من چه ه ه نانايي ميكنه . مدل به مدل .
  • كتاب خوندنش هم نمك ريزونه . پشت سر هم اسم شكلها رو ميگه .
  • پشت تلفن پشت سر هم ميگه : سنا . كجايي/ چطوري ؟ ( يه چيزي تو اين مايه ميگه ) خدافس .
  • بوسش حالا صدادار هم شده . قلب
  • از كرم زدنش نگفتم كه خييلي قديمي شده . نوك انگشت اشارش رو به كرم يا لوسيون ميزنه و ميماله رو لپش بغل

 

ماماني امشب ميره مشهد . فردا سروشا رو ميارم شركت . يه كم استرس دارم . اگه شيطوني كنه . اگه اذيت بشه . اگه از غذا بيفته ؟

امروز يه سري از وسايلشو آوردم .

 باباي مهربونم ، همسر عزيزم  تولدت مبارك .   2تولد

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)