سروشاسروشا، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 11 روز سن داره

براي فرزند دلبندم

بدون عنوان

1393/11/11 9:41
نویسنده : ليلا
67 بازدید
اشتراک گذاری

پنج شنبه شهريور رفتيم شمال . بازم مثل دفعه ي پيش خوش گذشت و چه بسا بيشتر . بادبادك هم آورديم  . بيشتر وقت بستيمش به قايق پدالي كه شكل قو بود . واسه خودش ميرفت وسط آب گردش .

هوا عاااالي  . دريا عالي آروم و گرم . سروشا هم حدود 6 ساعت با همراهي باباش يه سره تو آب بود . اي جونم .

اين دفعه بر خلاف دفعه ي پيش كلي عكس گرفتم ولي خودم فقط يه عكس دارم . آخه رفته بودم  دريا تا همش از اين آقا تمساح و اون ماهي قرمز كوچولو عكس بگيرم ! .

اينا از بس آب بازي كرده بودن بازي كم آورده بودن تمساح بازي هم ميكردن . اميم تمساح بود و يواش يواش از توي آب ميومد لب ساحل ماهي قرمز منو ميخورد . الحق هم كه انگار روح تمساح در اميم رسوخ كرده بود . عين خودش . سروشا هم كم خوشش نيومده بود حتي از قسمت خشنش . ميگفت پامو بگير بكش  و ببرش تو آب . من نميدونم نميترسيد آب عميق ميشد اونوقت با يه پا  .... .

موقع برگشتن اوقاتم يه كم تلخ شد . سروشا رو صندلي عقب جيش كرد و منم از اميم كه تو آوردن وسايل كلي معطل كرد مارو ، عصبانب شدم . سروشا هم از خودش و منو سروشا عصباني . همين . اينم سفر يه روزه كه قرار بود دو روزه باشه شد يه روزه .

بوس بوس  براي خانواده ي عزيزم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)