ده يازده ماهگي
* دختركم وقتي از بلندي ميخواد پايين . اول ارتفاع رو بررسي ميكنه .
چه جوري ؟
لب مبل يا پله دولا ميشه دستش رو دراز ميكنه تا به زمين برسونه وقتي ميبينه دستش نميرسه تو پايين اومدن تامل ميكنه .
قربون اون عمق سنجت برم . فداي اون دستت بشم . خوشگگگل من .
* چه سخنراني ميكنه دختر من . همچين با صداي بلند و اب و تاب حرف ميزنه كه نگو از همه خوشگلترش اينه كه وقتي داره حرف ميزنه از دستش هم استفاده ميكنه .
* موقعي كه خوابش مياد سرش رو ميزاره رو بالش و هي از اين دنده به اون دنده ميشه . بخصوص كه اگه كسي دراز كشيده باشه سعي ميكنه سرش رو كنار طرف بزاره و هي خودش رو بهش بچسبونه . عزييييزم .
* وقتي لباسش دم دستش باشه سعي ميكنه بپوشدش . بخصوص جوراب و شلوار . چه تلاشي هم ميكنه . قربون پشتكارت بشم .
* واقعا از خوش خوراك بودنش لذذذت ميبرم .
* دخترم خيلي خوب قاشق و چنگال رو دست ميگيره و تو دهنش ميبره . خيلي هم علاقه منده كامل ازشون استفاده كنه و تو ظرف غذا بزنه و ...
* عاشق مطالعه كتابشم . طولاني ترين تمركزش براي همينه . يه مدت طولاني ميشينه كتاب ورق ميزنه .
* اين پرنسس من اينقدر به تشويق خودش پايبنده كه نگو . براي هر جواب درستش بايد دس دسي كنه و دس دسي كنن . اونم بلافاصله . الحق كه ستودني هستي مادر .
* كلمه اي كه نازنينم آگاهانه به زبونش مياره "دس " هست . وقتي ميخواد دست بزنه ميگه " دس" .
سروشا دست رو نشون ميده و قتي ميگيم بيني كو . بيني ما رو نشون ميده . مسلمه كه بعدش هم بلافاصله خودش رو تشويق ميكنه .
* وقتي بابا مامان رو بغل ميكنه ميدوه مياد نزديكمون و اوضاع رو بررسي ميكنه .
* شديدا هم مراقب مامانش هست اگه بابا چيزي به مامان بگه يا مامان از دست بابا عصباني باشه سروشا با بابايي با قيافه جدي و تن صداي بلند صحبت ميكنه . برعكسش هم وقتي مامان با بابا شوخي ميكنه مراقبه مامان يه وقت بابا رو محكم فشار نده يا وارد كشتي گرفتن نشه ! .
* قربون اون چشمات بشم كه به مامانت رفته ، با ادم حرف ميزنه . وقتي دس دسي ميكني ذوق و شوق تو چشاي نازنينت كه به چشماي ديگران گره زدي ،موج ميزنه .
# عزيزم دارم يواش يواش تزئينات تولدت رو اماده ميكنم . هميشه سلامت و شااد باشي و خوشبخت #