زير يكسال
سروشا به رادياتور دست ميزنه ميگه " داخ "
ديشب سروشا ايستاده داشت عينك مامان رو ميگرفت كه مامان خودشو رو كشيد عقب و دختر خوشگلم سه قدم برداشت .
مامان اينا سروشا رو ميزارن رو ميز تا بچم قاطي ريخت و پاشاش غذا بخوره . ديشب عزيزم خيلي خوشگل دونه دونه ماكاروني ( ماكاروني رشته اي سوپر كلفت ) رو برميداشت ميزاشت دهنش
عزيزم تازگيا ليمو و پرتقال هم ميخوره . ويتامين ث ميزنه به بدنش خوشگلم .
سروشا علاوه بر " ماما" ، " دد" ، " د" و " بابا" ي گنگ ، " داخ" ، مدتيه يه چيزي تو مايه هاي " جيز" ميگه تا يه چيزي رو نشون بده . گاهي هم هوسي " خخخخخ" ميگه .
سروشا دست ، پا و گاهي بيني رو نشون ميده . سرسري ميكنه . ميگه "د" ( با لحني متفاوت از "د") و دست ميزنه . كليد برق رو وقتي بهش ميگيم خاموش يا روشن ميكنه . وقتي تو آينه خودش رو ميبينه ، كسي رو بعد مدتي ميبينه و موقع خداحافظي باي باي ميكنه .
وقتي كسي ميخونه يا تو تلويزيون صداش رو زير و اهسته ميكنه و مثلا ميخونه . بچلونمش .
وقتي چيزي رو ميگيم بده ، ميزاره كف دستمون ولي رها نميكنه. تا ميايم ازش بگيريم با شيطنت از دسنمون ميكشه . قربون زورت بشم مامان .
همچنان عاشق كتاب ورق زدنه .
ظرف كه ميزاريم جلوش حسابي مشغول ميشه . سه ساعت قاشق رو توي ظرف به حالت بهم زدن ، حركت ميده گاهي هم ميزاره دهنمون .
دوست داره راهش ببريم به شدددت . اونقدر هم سريع راه ميره كه تقريبا بايد بدويم .
عاشق اون تو بغل نشستنتم . دستاتو ميزاري رو شونه هامون و باسنش رو ميبره عقب (خيلي) و گاهي همينجوري هي بالا پايين ميپره و ذوق ميكنه .
عزيزكم وقتي ميرسم خونه و سريع در واقع لباسام رو از تنم ميكنم تا بغلت كنم اون محكم چسبيدنت تمام خستگي رو از تنم بيرون ميكنه و شور زندگي رو در من صد چندان ميكنه .
شيطونكم عزيزم دوست داشتني عاشقتيم