عزيز دلم
ديروز دخترم يه تمرين جديد داشت . سروشا اهل تمرين كردن چيزاي جديديه كه ياد ميگيره بصورت خودجوش . و خيلي راغبه كه توي اين تمرين ديگران رو هم دخالت بده و از تشويقشون هم حسابي بهره ببره .
تمرين ديروزش هم اين بود كه مرتب ميومد بهمون سلام ميكرد و همزمان سرش رو از بالا به پايين حركت ميداد . عزيزم اينو كجا ياد گرفتي كه حالا داري تمرين هم ميكني . قربون اون سلام كردن با اشتياقت كه حالا با حركت سر هم همرا شده
سروشا ارتباط برقرار كردنش با ديگران ( بزرگا ني نيا و حتي حيوونا ) عاليه . ولي تا حالا پيش نيومده پيش آدم جديدي براي مدت كوتاهي تنها بمونه ( بدون حضور من ، بابا ، ماماني ، بابايي و خاله) بنابراين ميخوام كه به خونه اسباب بازي يا كارگاه مادر و كودك ببرمش . صد البته كنار اين موضوع هدفم بازي كردن و بودن با ني نيا هم هست . فعلا دنبال آموزش دادنش نيستم كه اين مسلما به بهترين شكل با بازي اتفاق ميفته .
هفته ديگه بادبادك مراجعه دارم براي همين موضوع .
سلام احوال پرسي دخملكم
سنا چطويي ؟ خوبي/ خوبم ( براش يه كاربرد داره ) ميسي و گاهي ممنون.
اين كلمات رو هم پشت سر هم مابيت حرفاي طرف مقابل !!! ميگه . فدااات بشم مامان
ناناي كردن كه چه عرض كنم عملا ميرقصه سروشا جون . بابا هم ميگه مامان هم بياد از تو ياد بگيره
تازگي نميزاري ازت عكس و فيلم بگيريم سريع مياي رو پامون ميشيني و ميگي عكس تا عكسا و فيلملت رو ببيني .
اسمت رو كسي ميپرسه جواب ميدي ميگي : سوش . جالبه كه اينو سه بار برات تكرار كردم و ديگه هيچي . چند روز بعدش كه بردمت محل كارم هركي ازت ميپرسيد ديدم كه جواب ميدادي . عزززييييزم .
بزرگ شدنت رو هر روز لمس ميكنم . ماماني چه زود بزرگ ميشي . من فقط تو يه دونه رو دارم . خدايا دلم ميخواد بخاطر بچم هر روزم رو صد بار زندگي كنم به سلامتي به خوشي .
به قول خودت " دوست" يعني دوستت دارم .