سروشاسروشا، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 15 روز سن داره

براي فرزند دلبندم

اينجا همه چي در همه

1392/7/10 9:45
نویسنده : ليلا
203 بازدید
اشتراک گذاری

    ماچدختر خوشگلم چقدر صورت كوچولوتو بوس بوسي كنم اون گردن نازتو بوس بوس كنم   سير نميشم .

دختركم پريروز سرماخورد . مونديم خونه و تا جائيكه تونستم بهش رسيدم روز اول بايد سر ساعت استومينوفن ميدادم چون مدام تب داشت . اب ريزش بيني هم كه فراوون . كوچولوم تا عطسه ميكرد ميگفت دستمال . ديروز و امروز خيلي بهتره خداروشكر . ويروسش زياد اذيت كن نبوده .ضمنا يكشنبه دوره هنر در هنر سروشا هم تموم شد . از همونجا سرماخوردگيو گرفت .

پريشب جعبه دستمال كاغذي رو اورده بود و دونه دونه درمياورد ديدم نخير ول كن نيست بهش ميگم مامان نكن درنيار . سروشا دستش رو گذاشت پشتم گفت " تويزو ندا غن " (تلويزيون نگاه كن) بد دوباره مشغول شد .  بقولي گفت تو تلويزيونتو نگاه كن .

 

 

ديروز موقع برگشتن به خونه از تجريش براي سروشا چند دست لباس خريدم :

سوئي شرت و شلوارش - يك دست لباس خواب - دو تا بادي خيلي خوشگل يكي زرد يكي سرمه اي ( از زرده خوشش اومد سريع خواست بپوشونمش)- يه شلوار زرد خوشگل - ساق آجري براي سارافون آبيش و جوراب طوسي

شلوار سوئي شرتش رو تنش كردم ازش بزرگ بود حالا بعد كلي قربون صدقه رفتن و مباركه گفتن من و مامان و خودش ! ، به مامان ميگم ازش بزرگه . سروشا برميگرده ميگه " شوار اندازس" !!!! . ماااادر اين حرفارو از كجا ياد ميگيري اصلا چه جوري منظور منو فهميدي !! .

 

 

ديشب تسبيح پيدا كرده بهم ميگه "نماز" . منم براش جانماز اوردم گفتم مقنعه سرت كنم؟قبول كرد منم سرش كردم شد هلو خوشمزه. حالا با تقلا دستش رو از زير مقنعه بيرون مياره تا تسبيح رو بندازه تو دستش بعد دستاشو بالا اورد هي انگشتاشو تند تند به حالت ذكر گفتن تكون ميده و زير لب صلوات ميفرسته . واااي ميخواستم قورتش بدم دقيق يادم نيست چي ميگفت يه چيزي شبيه " صلمحمد " . گاهي هم ميگفت "الاه ابر " (الله اكبر)  . مامانم هم از اونور هي بلند بلند دعاش ميكرد .

 

 

يه سري پازل دو تيكه داره كه حيوونا رو كنار خونه هاشون ميذاريم . اينارو خيلي دوست داره ميره پخششون ميكنه به منم ميگه " بيا بازي" . مدل بازيمون اينجوريه كه من اسم يه حيوون رو به سروشا ميگم اونم پيداش ميكنه ميده به من منم ميچينم كنار خودم با افرين گفتن و مرسي و ... تا كارتا تمومم بشه . كارتا هم كه تموم ميشه سروشا دستاشو ميبره بالا ميگه هورااا . جديدا خونه هاشونم ياد گرفته مثلا ازش ماهي ميخوام كارت ماهي رو ميده بعد تنگ اب رو هم ميده . در آخر بازي بازم هورااا

سه شب پيش وسط كارت بازيش البته با خودش بازي ميكرد يه دفعه بلند شد رفت جلوي اميم(بابا) ايستاد گفت

" اسمت چيه ؟" دو تاييمون مونديم . خلاصه بازي اسمت چيه شروع شد از باباش ميپرسيد اسمت چيه ميگفت ابراهيم. ميومد روبروي من ميگفت اسمت چيه ميگفتم ليلا و اين بارها تكرار شد و چه تكرار زيبايي من لذتشو بردم .

 

 

قبلا گفته بودم كه وقتي كتاب ميخونه از هر صفحه يه چيزي رو ميگه . چند روزپيش ديدم يه چيز با مزه با خودش تكرار ميكنه . ميگه " ني ني يه لخن داره    قن داره "  ( ني ني يه لبخند داره    تو خنده اش قند داره )  . فداي كتاب خوندنت . يه ژست جديد موقع حرف زدن به زبون خودش ميگيره جديدا . اب دهنشو قورت ميده و زبونش رو وسط حرفاش با صدا ميچسبونه سقف دهنش ( نميشه توضيح داد نه ؟! ) يا زبونش ميكشه رو لبش .

 

 

* تازگي به سوپ قارچ خيلي علاقمند شده خانوم خانوما

 

 

بهش ميگيم خاله كجاس ؟                    ميگه " داروخونه "

            بابا كجاست ؟                                 نون بخره

           ترانه(هم كلاسيش)كجاست ؟              همش خوابه

           دايي كجاست ؟                                درس ميخونه

 

 

خانوم تازگي مرتب از ما درخواست بستني و "تفيلا "  ( پفيلا) داره

 

 

يه مطلبيه هزار ساله ميخوام بنويسم يادم رفته :

سروشا قرن هاست به كار با موبايل اشنايي داره هر جا اراده كنه يه ضرب ميره . مثلا ميره تو فايل صداها موزيك رو باز ميكنه بعد ابي و بعد آهنگ ...2 رو مياره ( از اهنگاي ابي فقط اينو مياره) اونم بخاطر سوت و جيغ اول آهنگ. تا ابي بنده خدا شروع به خوندن ميكنه سروشا back ميزنه و دوباره ميزنه تا جيغ و هورا با پس زمينه اهنگ بشنوه و ناناي كنه و خودش هورا بكشه خنده

يا ميره تو عكسا يا فيلما اونم فيلماي خودش اونم اونايي كه دوست داره يا كليپ حسني .

يا ميره تو فايل برنامه ها و بعد game و بعد فقط يه بازي كه هميشه اونو مياره ( دو تاس با سر و صدا بالا و پايي انداخته ميشن )

 

-----خاطره-------

چند روز پيش خونه خاله اينا رفته بوديم  .محمدخاله ملي  باهاش شوخي ميكرد سروشا هي خودشو پس ميكشيد يا ميگفت "ندن" ، " دس نزن " . بهش گفتم مامان شوخيه  شوخي ميكنه . بازم دوست نداشت . فقط با حسنا بازي ميكرد .

ديديم از اينور به محمد با حالت جدي ميگه " شوخي ندن"  از اونور با حسنا غش غش ميخنده و ميگه " شوخيه " !!!

-----------------------

 

 

انگشتام از كار افتاد . ميرم سراغ كارام

سروشا     بوسسسسسسس

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)