13 ماهگي
مامان ( كامل و شمرده )
بابا
د د
نا نا ( ناي ناي)
د ( دست )
نه نه ( نه گفتن رو خوب بلده )
داي ( دايي)
به به
داخ ( داغ )
جيز
ني ني
و اخرين كلمه اي كه تازگي ادا ميكنه : قا قا ( بين ق و گ تلفظ ميكنه ) يعني آقا
يه صداهاي خاصي هم براي كلمات مشخص داره مثلا براي لي لي حوضك وقتي با انگشتاش بازي ميكنه با يه صداي خاص شروع ميكنه .
يا براي اتل متل ا ا ميگه .
دخترم عاشق كتاب ميوه هاشه كه نشسته يا در حال راه رفتن كتابش رو ورق ميزنه و ميخونه . واي از وقتي كه كتابش رو برميداره و به من نشون ميده و مياد بغلم كه وقتي بغلم نشسته و هي بوسش ميكنم براش بخونم .
توي غذا خوردن خيلي شيطون شده و اصرار داره مستقل بخوره . منم اكثرا بهش فضا ميدم .
وقتي بغلمه و ميخواد كه راهش ببرم با دستش چند بار ميزنه پشتم . احساس خاصي ! بهم دست ميده . به دخترم سواري ندم به كي سواري بدم .
يه كاري كه طبيعيه ولي اعصابمو كمي خرد ميكنه اينه كه ليوان اب رو حتما خودش بايد دست بگيره و حتما وارونه كنه رو خودش . هوا گرم بشه اين مشكل هم حل ميشه .
از خط خطي كردن لذت ميبره كافيه كتاب و خودكار پيدا كنه ميشينه و مشغول خط خطي ميشه . خط هاي رفت و برگشتي كه افقي فعمودي يا موربه
از غذاها ماكاروني و غذاهاي انگشتي رو خيلي دوست داره و همچنان سوپ رو . از بين ميوه ها موز ف سيب و خيار .
متاسفانه فعلا شلغم دوست نداره حتي مخلوط با سوپ
مدتيه دويدن رو امتحان ميكنه مثل قديما كه رو راه رفتن متمركز ميشد پايين رو نگاه ميكنه و با حواص شش دونگ راه ميره و سريع شتاب ميگيره . شروع ميكنه به دويدن جوريكه بالا تنه جلوتر از پايين تنه شه . بذاي تمركز كردن يه كوچولو مشكل داره .
فداي اون بوساي نرم ولطيفت بشم كه لبات هم اصلا تكون نميدي و كاملا بوست بيصداست
هنوز به مي مي وابستست .
شبا حداقل 4-5 بار بيدار ميشه و شير ميخوره حتي اگه بطور كامل سير بخوابه .
دوست دارم عزيزم .