بدون عنوان
عسلكم مدتيه جملات كامل ادا ميكنه
آآآآ ميخواستم شعرهاشو كه حفظه بنويسم :
تاپ تاپ عباسي خدا منو نندازي
چشم چشم دو ابرو دماغ و ....
يه توپ دارم قل قليه سرخ و سفيد و آبيه ...
تپلويم تپلو صورتم مثل هلو قدو بالام كوتاهه ....
دويدم و دويدم سر كوهي رسيدم دو تا خاتونو ديدم ...
يه روز آقا خرگوشه ... ( اينو بلد نيستم )
توپ سفيدم قشنگي و نازي حالا ميرم ....
ني ني يه گوشي داره گوشي رو برميداره ميگيره اون شماره ....
تلق تولوق درشكه شيريني نرم و خشكه بوق بوق ماشينه ....
الكم و دولكم چرخ و فلكم پاشنه پنجه ...
توي ده شلمرود حسني تك و تنها بود ... ( دو صفحه اول از اين شعر و حفظه بقيهش تك و توك )
و اما آخرين شعري كه ديشب شروع به خوندنش كرد :
علي بابا يه باغ داشت هي هي هو تو باغش يه سگ داشت هي هي هو ....
تو اين شعر حيووناي مختلف اسم برده ميشه و صداهاشون ادا ميشه . حالا سروشا خانوم سگ ، پيشي ، اردك رو ميخوند كم كه مياورد ميگفت تو باغ ليلا داشت هي هي هوووووو جالبترش اينكه مامان بنده خدامو هم اسمش رو ميگفت !
منم وسط شعرش راهنمايي كردم گفتم تو باغ اميم داشت ( اسم باباش رو گفتم ) اونوقت سروشا شعرش رو قطع كرد زل زد تو چشمم باباش رو نشون داد گفت " اينجا" يعني بابا اينجاست شوما تو باغين اميم غشششش كرد از خنده
نميدونم اينو نوشتم يا نه . خيلي وقته فاميليش رو ميپرسيم ميگه . ميپرسيم چند سالته ؟ ميگه "دو سالته "
ميپرسن مامان كجاست ميگه : شركت"
باباش هم هروقت بره بيرون ميگه " بابا رفت شير بخره " يا " بابا رفت نون بخره " باباش علاوه بر نان اور خانواده شيراور خانواده هم هست .
خانوم تازگيا شديدا علاقمند ديدن سي ديهاي بيبي انيشتين شده . خودش سي دي درمياره ميزاره . قسمتهايي رو هم كه دوست نداره با حالت دستوري به من ميگه " بزن جلو"
همچنان شبها مي مي ميخوره گلم
1-10 رو كامل ميشمره .
اسم يكي از عروسكها رو گزاشته olala
واااايييي من مرده اون دمك دمك (كمك) گفتنشم با اون لحن اورژانسي