سروشاسروشا، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 15 روز سن داره

براي فرزند دلبندم

بدون عنوان

1392/9/2 9:07
نویسنده : ليلا
177 بازدید
اشتراک گذاری

   عسلكم مدتيه جملات كامل ادا ميكنه

آآآآ ميخواستم شعرهاشو كه حفظه بنويسم :

تاپ تاپ عباسي  خدا منو نندازي

چشم چشم دو ابرو  دماغ و ....

يه توپ دارم قل قليه سرخ و سفيد و آبيه  ...

تپلويم تپلو   صورتم مثل هلو   قدو بالام كوتاهه ....

دويدم و دويدم سر كوهي رسيدم    دو تا خاتونو ديدم  ...

يه روز آقا خرگوشه ... ( اينو بلد نيستم )

توپ سفيدم قشنگي و نازي  حالا ميرم ....

ني ني يه گوشي داره   گوشي رو برميداره ميگيره اون شماره ....

تلق تولوق درشكه شيريني نرم و خشكه    بوق بوق ماشينه ....

الكم و دولكم    چرخ و فلكم   پاشنه پنجه ...

توي ده شلمرود حسني تك و تنها بود ...  ( دو صفحه اول از اين شعر و حفظه بقيهش تك و توك )

و اما آخرين شعري كه ديشب شروع به خوندنش كرد :

علي بابا يه باغ داشت  هي  هي  هو    تو باغش يه سگ داشت هي هي هو  ....

تو اين شعر حيووناي مختلف اسم برده ميشه و صداهاشون ادا ميشه . حالا سروشا خانوم سگ ، پيشي ، اردك رو ميخوند كم كه مياورد ميگفت  تو باغ ليلا داشت   هي هي هوووووو نیشخند جالبترش اينكه مامان بنده خدامو هم اسمش رو ميگفت !

منم وسط شعرش راهنمايي كردم گفتم تو باغ اميم داشت ( اسم باباش رو گفتم ) اونوقت سروشا شعرش رو قطع كرد زل زد تو چشمم باباش رو نشون داد گفت " اينجا" تعجب  يعني بابا اينجاست شوما تو باغين خنده اميم غشششش كرد از خنده

 

نميدونم اينو نوشتم يا نه . خيلي وقته فاميليش رو ميپرسيم ميگه . ميپرسيم چند سالته ؟ ميگه "دو سالته "

ميپرسن مامان كجاست ميگه : شركت"

باباش هم هروقت بره بيرون ميگه " بابا رفت شير بخره " يا " بابا رفت نون بخره " باباش علاوه بر نان اور خانواده شيراور خانواده هم هست .

خانوم تازگيا شديدا علاقمند ديدن سي ديهاي بيبي انيشتين شده . خودش سي دي درمياره ميزاره . قسمتهايي رو هم كه دوست نداره با حالت دستوري به من ميگه " بزن جلو"

 

همچنان شبها مي مي ميخوره گلم

 

1-10 رو كامل ميشمره .

 

اسم يكي از عروسكها رو گزاشته olala

 

واااايييي من مرده اون دمك دمك (كمك) گفتنشم با اون لحن اورژانسي

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)