سروشاسروشا، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 10 روز سن داره

براي فرزند دلبندم

تولدت مبارك

تولد 5 ساگيت مبارك . يه عمر طولاني و پراز سورپرايزاي خوب پيش روته عزيزم با يه دنيا موفقيت ديشب سروشاي من املت درست كرد . دخترم كلي به آشپزي علاقه داره . ديشب كلي به من اصرار كرد كه غذا درست كنيم . منم مواد اوليه املت رو براش شستم و گذاشتم خودش خرد كرد و جدا جدا گذاشت . گوجه فرنگي فلفل دلمه و قارچ . براش ماهيتابه و روغن گذاشتم ديگه همه كارش رو خودش كرد مواد مي ريخت هم ميزد و نمك اضافه كرد و ...  من فقط زمانش رو ميگفتم . قربونش برم اينقدر غذاش خوشمزه شد كه نگو خودش هم خيلي خورد . دخترم بزرگ و بزرگتر ميشه كلي چيز ياد گرفته كلي درون مايه هاش بيشتر شده . عزززيييزم   ...
5 دی 1395

تو شركت

سروشا رو براي چندمين بار آوردم شركت . در واقع تو سه چهار ماه اخير سه بار آوردمش ديروز دوشنبه مامانم در گير اسباب كشي از ط2 به 3 بود منم سروشا رو با خودم اوردم شركت سروشا هم خيلي دوست داره . وقتي مياد با همه سرگرمه پيش يكي نقاشي ميكشه با يكي خونه بازي ميكنه با يه همكار ديگه كلي صحبت ميكنه . خلاصه كللللي شيطنت ميكنه و سرگرمه .   ديروز فكر كنم فقط يه دو ساعتي راجع به كاشي و كار بانكي و خريد و فروش و تركيب بندي رنگ كاشيا صحبت كرد با همون لفظ قلم حرف زدناي هميشگي و كلمات آنچناني كاشي صورتي غمگين رو ديوارتون ميشينه . من طاحي ميكنم ميزارم تو سايت صبر كنين بارگذاري كنم . من پرداخت ميكنم شما مدارك ميخواين ؟ سياه كنار صورت...
18 آبان 1395

شنا

سروشا داره ترم دو رو تموم ميكنه . با توجه به سنش دوچرخه رو ياد گرفته و كرال پشت تمرين ميكنه جمعه مسابقه شنا بود و سروشا مدال طلا رده سنيش رو گرفت هممون خيلي خوشحال شديم . خودش مربي گلش من و بابا و مامان اينا قربون دختر گلم بشم . يادت كه ميفتم تو آب بودي و با سرعت شنا ميكردي و يه سره شور و ذوق تو صورتت داشتي و يه لبخند زيبا دلم غنج ميره فدات شم مباركت باشه  هميشه موفق باشي همراه با لذتي كه مشابهش رو روز جمعه داشتي  
31 مرداد 1395

خيلي وقته ننوشتم

سروشاي من كلي بزرگ شده   خواااهر شده رابطه دو تا خواخري خيلي خوبه  هر دوتا همديگرو خييلي دوست دارن  سروشا كلي خواهرش رو بوس ميكنه و ميچلونه تا حدي   آوينا هم تا خواهرش رو ميبينه كلي ذوق ميكنه سروشا تند تند هم دلتنگ آوينا ميشه و از خوابيدن آوينا اصلا خوشش نمياد كنارش دراز ميكشه نگاش ميكنه و نازش ميكنه و خيلي دلش ميخواد كه بيدارش كنه   سروشا دو ترمه كه ميره آموزش شنا با الهام جون  يه ساعت آموزش داره دو ساعت هم تو آبه براي بازي مربيش ميگه با توجه به سنش بدن قوي داره و خوب حرف گوش ميده  دو چرخه ميزنهو كرال پشت رو داره تمرين ميكنه   الان هم نيازي به بازوبند و دو قلو نداره ...
21 مرداد 1395

بدون عنوان

پنج شنبه به بهانه تست nst ني ني سروشا رو برديم بيمارستان جم . بيمارستان و اتاق زايمان و همينطور دكترش رو ديد . حس غريبي بود بودن تو جو و اتاقي كه انتظار بدنيا اومدن فرزندت رو كشيدي و حالا همون دلبند حدودا 4 سالشه و كنارت روي صندلي نشسته و تمام چيزا رو زير نظر داره و منتظره كارت تموم بشه . تو دنيامي . بووووس س س
11 مهر 1394

نام گذاري خواهر

ديروز تو اكسير كه ميچرخيدم يه جفت خودكار تزئيني هم گرفتم . يه زن و مردن كه هردوشون كلاه دارن . سروشا از اينا خيلي خوشش اومده . بهش گفتم مامان اينا براي بازي نيست مجسمه هستن . گذشت بعد بهم گفت مامان اينا مجسمه ان به انگليسي ميشه اسباب بازي !!! . منم تا آخرشو خوندم خانوم ميخواد با اينا بازي كنه و در نهايت به منم اثبات ميكنه اينا اسباب بازين . اين شد كه دو روزه با اينا مشغوله   ديشب بابا اميم داشت سروشا رو راضي ميكرد كه از اسم شايلين منصرف شه و آوينا صدا بزنيم ني ني رو . سروشا هم مقاومت ميكرد . اميم ميگفت پونا خوبه ؟ ميگفت زشته شايلين قشنگه و .. اميم گفت تارا خوبه يهو سروشا عصباني شد گفت تارا همكلاسيمه  . من ميفهمم ط...
1 مهر 1394

بدون عنوان

دخملي من چطوره ؟ خوبي مامان ؟ شاد و شنگولي مثل اكثر وقتات ؟ يك ماه و دو سه روزه مهد ميري . خدارو شكر خيلي مهدت رو دوست داري پرسنلش و هم كلاسيات رو . اينا از بهترين دختر دنيا بعيد نيست البته . كلي شعر و كاردستي و ... بابام گفت ديدم سروشا موقع خوردن يه چيزي ميگه غريب ! گفتم تكرار كه كرد ميگه : كولو والشربو ! teacher هم دارن كه شعراي انگليسي ميخونن . از كاردستياش دو تاشو چسبوندم به ديوار اتاق . خيييلي خوشگلن يكي گلاي برجسته آويزون رنگي روي مقواي سبز يكي هم گلاي كاغذي تا شده برجسته روي كاغذ ياسي . از وقتي مهد ميره شبا زود ميخوابه اين اواخر كه حدود 9 شب ! ميخوابه و صبح هر وقت بيدار شد مثلا 8 تا 9 ميره با بابايي يا بابايي و ماماني م...
2 شهريور 1394